فرهنگ امروز: شباهتها غالباً رهزناند، گاه تا نام خدا را در متنی میبینیم میگوییم این متن دینی یا کلامی است و تا سخن از کشف و شهود به میان میآید تردید نمیکنیم که بحث عرفانی است. اما این خطای بزرگی است که مفاهیم را منقطع از زمینهای که در آن مطرح شدهاند و صرفاً بر پایۀ تبادر نخستین آنها در ذهن خویش، ملاک داوری اندیشهها قرار دهیم. سخن رایجی است که سهروردی پای عرفان را به فلسفه گشوده و افزون بر استدلال منطقی از کشف و شهود عرفانی نیز بهره یافته و حکمت اشراق او آمیختهای است از آموزههای فلسفهی نظری و رهآوردهای عرفان و تصوف. این سخن سختهای نیست؛ بهسان آن میماند که کسی در توصیف مونالیزای داوینچی بگوید ترکیبی است از فلان رنگها! البته نادرست نگفته اما چیزی هم دربارۀ آن اثر نگفته. بر آنم که ساختار حکمت اشراقی سهروردی بر بنیانی فلسفی استوار شده، و تا خاستگاه تحول مابعدالطبیعه در فلسفۀ سهروردی درک نشود جایگاه مباحثِ بهظاهر بیگانه با فلسفه در آثار وی روشن نخواهد شد. متافیزیک سهروردی تفسیر تازهای از هستی انسان به دست میدهد که بر اساس آن راه پیشروی هر انسانی بالضروره رهسپارشدن از ظلمتِ غیبت به پیشگاه حضور و آگاهی است، و این طریق پیموده نمیشود جز با سلوکی باطنی.
سیودومین نشست از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی سهروردی به «ضرورت فلسفیِ سلوک باطنی نزد سهروردی» اختصاص دارد که با سخنان دکتر مهدی ساعتچی در روز چهارشنبه یازدهم آبان ماه ساعت ۱۵ برگزار میشود.
علاقهمندان میتوانند این نشست را از اینستاگرام مرکز فرهنگی شهرکتاب به نشانی ketabofarhang، کانال تلگرام bookcitycc و صفحهی این مرکز در آپارات پیگیری نمایند.
نظر شما